امروزقراربودبریم خونه فروغینا امانرفتیم .
بابام گفت زشته بایدهماهنگ میکردیم .
قبلشم فروغ اس دادکه خونه بابابزرگیناشه همه هم هستن .
ازم خواست برم اونجاامانمیتونستم که برم.
واسه همین بابام گفت همین هفته میریم انشالله .
شماهم دعاکنیدکه بریم .

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1